Saturday, February 3, 2007

زنبور طلائی



صحبت کردن آرتا که خوب نبود حالا هم نور علی نور شده . اگه تونستین حدس بزنین وقتی میگه زنبور طلائی منظورش چیه ؟
.
.
.
مثلا میگه مامان زنبور طلائی نکن
حالا میتونین حدس بزنین ؟!
.
.
.
خب منظورش اینه که زبون درازی نکن !!! تر خدا کسی حدس زد ؟
ما هم اگه قبلش بهش زبون درازی نکرده بودیم عمرا حدس نمیزدیم .از این غلط غولوط ها زیاد داره اما یک احساسی توی بعضی حرف زدنهاش دارم که خودم هم نمیدونم چیه و به خوشحالی نزدیکتره یا غم . خودم فکر میکنم بینابینه . هفته پیش این احساس رو کاملا داشتم وقتی به آرتا گفتم ، دوستت دارم و اون جوابم رو داد
I love you , too

خودم میدونم که از قبل باید بهش فکر میکردم که کردم و دیکه نباید برام مهم باشه و همه چیز اما یک چیزهایی ته دل آدم هست با عقل و منطق جور درنمیاد

صحبت از غلط غولوط شد . توی شرکتمون دو تا برادر ایرانی هستن که نزدیک به سی ساله اینجا هستن . فارسیشون زیاد خوب نیست و مثلا بزرگه یک بار به قلاده سگ گفت افسار !!کوچیکه به متوازی الاضلاع گفت ذوزنقه ، یا به جذر گفت زجر . وقتی اینا رو میشنوم به جای اینکه خنده ام بگیره به حال اونهایی که انگلیسی حرف زدن من و امثال منو میشنون گریه ام میگیره . لابد ما هم همینطوری حرف میزنیم دیگه .
اگه بدتر حرف نزنیم !!!

5 comments:

Anonymous said...

این اتفاقیه که قراره بعدا برای ما و بچه هامون بیافته ؟
یه کم آدم دلش می گیره . ولی خب ! شاید هم بیارزه . نمی دونم . شما بهتر می دونید

Anonymous said...

یادم رفت بگم . شما رو از کامنت دونیه کانادا جون کشف کردم :)
هوس کردم یکی هم پیدا بشه به من بگه زنبور طلایی نکن .
خدا براتون نگهشون داره

Unknown said...

آخيش. بالاخره بعد از 1000 روز تلاش كامنت دونيت برام باز شد.

درسا هم به قلاده سگ ميگفت عللاقه.

ولي زنبور طلايي خيلي باحال بود

Anonymous said...

يه دونه كامنت گذاشتم قورتش داد . من كه از اينطوري صحبت كردن بچه ها لذت ميبرم و كلي سربسرشون ميذارم كه بازم اينطوري بگن. ببوسينشون

maman said...

تولد گل پسر مبارک .از طرف من ببوسش