Tuesday, January 30, 2007

طرح سهميه بندي




اولندش که وقتی داریم از خونه میریم بیرون و میبینیم منفی نه درج است کلی خوشحال میشیم و میگیم آخ جون چقدر هوا خوبه !!

دومندش این خبر به گوشتون خورده ؟

همزمان با طرح سهميه بندي جنسيتي براي ايجاد محدوديت در ورود دختران به دانشگاه، کميسيون زنان دفتر تحکيم وحدت با انتشار بيانه اي ارائه چنين طرحي به مجلس را محکوم کرد. طراحان شهميه بندي جنسيتي گفته اند که به خاطر "حفظ قداست خانواده" و "ايجاد تناسب بين راهيابي دختران و پسران به دانشگاه" چنين طرحي را ارائه کرده اند. هيات رييسه مجلس تاکنون درباره سرنوشت طرح سهميه بندي جنسيتي در دانشگاه ها ابراز نظري کرده، اما تعدادي از مجلسيان و برخي مقامات وزارتخانه هاي آموزش عالي و بهداشت به طور تلويحي از سهميه بندي جنسيتي به منظور کاهش ورودي دختران به دانشگاه ها حمايت کرده اند.

خب من از شنیدن این خبر خوشحال نیستم اما قبل از اینکه نظرم رو بگم چند تا مثال واقعی از آشنایان خودم میخوام تعریف کنم :

خانم ش وقتی وارد دانشگاه دولتی شد توی رشته خودش شاگرد اول بود . وقتی فوق لیسانسش رو گرفت هم بالاترین معدل رو داشت و باز هم شاگرد اول بود . چند سال بود ازدواج کرده بود ولی بچه نداشت. توی شرکت پدرش به طور پارت تایم مشغول به کار شد و سال بعد همون موقع حامله شد . دکتر بهش گفت باید استراحت مطلق بکنه و اون هم نشست خونه بعد بچه اش به دنیا اومد و خب از اون نگهداری کرد تا بزرگتر بشه وقتی بچه اش سه سالش شد بچه دومش به دنیا اومد الان بچه اول رفته کلاس دوم دبستان و بچه کوچکتر مهد کودک میره و خانم ش هم از صبح اینو میرسونه مدرسه اونو میبره مهد کودک احتمالا یک کم به کارهاش میرسه و بعضی روزها کلاس قران و احکام و غیره میره و بعد میره دنبال بچه بزرگ میبرتش کلاس زبان و غیره و کوچکه رو برمیداره و میره خونه .

خانم ن هم از یک دانشگاه دولتی لیسانس گرفته . با یکی از همکلاسی هاش ازدواج کرده کار شوهرش حسابی گرفت و یک شبه ره صد ساله رفت برای همین هم وقتی خانم ن بچه اش رو هفت ماهه حامله بود کارو کنار گذاشت وقتی بچه سه سالش شد خواست بره سر کار اما بچه اش مهد کودک رو قبول نکرد و باز موند خونه . وقتی بچه رفت مدرسه یا شاید وقتی رفت کلاس دوم بچه دوم به دنیا اومد و الان اون بچه دوم دو سالشه و اون خانم ...نمیدونم چکارها میکنه اما سر کار بیرون از خونه نمیره .

یک خانم ش دیگه دانشگاه آزاد رفت و لیسانس گرفت . بعد یک مدت گشت و دلش خواست مهاجرت کنه و مهاجرت کرد و رفت یک کشور دیگه اونجا همه چیز خوب پیش میرفت حتی بعد از عبور از یک سری شرایط سخت کار خوبی بدست آورد اما بهش گفتند به شرطی بهت کار رو میدیم که تعهد بدی سه سال اینجا کار کنی . خودش گفت من که نمیدونم سه سال بعدم چی میشه و کارو نگرفت و پولش تموم شد و برگشت ایران این خانم مجرده و بالطبع بچه هم نداره . سر کار نمیره و میگه حوصله ندارم از صبح که پا میشه دنبال تفریح های سالم مثل ورزش کردن و دیدن دوستاش هست تا شب .

خانم ب از دانشگاه آزاد مدرکش رو گرفت . با یک آقایی ازدواج کرد که حسن بزرگ پدر پولداری داشت و همه چیز به وفور در اختیارش بود پس مگه دیوونه بود کار بکنه ؟ پدر پولدار یک مدت بعد از دست پسرش خسته شد و ولش کرد و اوضاع خراب شد اما باز هم دلیلی نداشت که کار بکنه . مهاجرت کردند و اوضاع از اونی هم که بود بدتر شد اما خب شاید باز هم دلیل نداشت کار بکنه . چند وقت پیش و بعد از اینکه بچه اش دیگه رو به اتمام دبستان شد تصمیم گرفته که بره دانشگاه و یک درسی به غیر از رشته خودش بخونه چون دیگه همه چیز از یادش رفته و بعد بره سر کار. نمیدونم تا حالا شروع کرده یا نه چون ازش خبر ندارم .

من نمیخوام بگم لزوما هر خانمی که درس میخونه باید بره سر کار اما دلم میخواد بگم که لزومی هم نداره خانمی که نمیخواد کار بکنه بره جای یک نفر رو توی دانشگاه بگیره . تنها حسن این مثالهایی که زدم در مورد خانم ش اول و خانم ن این بود که شانس ازدواجشو ن بهتر شد مخصوصا خانم ن که با هم دانشکده ایش ازدواج کرد . حالا برای همین در نهایت دهاتی گری و عقب موندگی فکری با این نظریه موافقم که باید برای ورودی دخترها به دانشگاه محدودیت قائل شد .

10 comments:

Anonymous said...

اين رو هم درنظر بگير كه چند تا از پسرهايي كه رفتند دانشگاه ، توي حرفه اي مرتبط با رشته دانشگاهيشون مشغول به كار شدند ؟ چند تا نمونه مي خواي برات مثال بزنم ؟

Anonymous said...

ببینم شما می خواهید به جای اینکه یک مشکل رو حل کنید مشکل دیگه ای رو هم بهش اضافه کنید؟ بهتره به جای اینکه بیایم بشمریم چه تعداد خانم هایی که می شناسیم رفتند دانشگاه و بعد از اتمام درسشون سرکار نرفتن یا ولش کردن و نشستن خونه، بیایم مسئله اول رو حل کنیم. یعنی اول بفهمیم چرا خانم های مذکور کار نکردند؟ مگه بچه دبستانی چقدر وقت می خواد؟ اگر آقای خونه و خانوم خونه شریکی کارهای خونه رو بکنن هر دو می تونن یک شغل داشته باشن. وقتی آقاهه بره سرکار ساعت 5 و 6 یا حتی دیرتر بیاد بعد بگیره لم بده رو مبل خانومه بنده خدا هم همین ساعت ها برسه خونه بره تو آشپزخونه، خب معلومه بعد از مدتی خانومه از کار زده می شه! بهتر نیست بیایم به آقایون یاد بدیم کار خونه کاره، نه عار؟ شما کاملا سطحی نگاه کردید به مساله. این که خانم ها نمیرن سرکار. چرا؟ چون سختشونه؟ والله اگر سخت بود آقایون انقدر اصرار نمی کردن که زنشون بشینه خونه اونا برن کار کنن. زن ها نمی تونن برن سر یه کار طولانی مدت چون شوهرانشون بهشون در کارهای منزل کمک درست و حسابی نمی کنند. مامان بابای خود من جفتشون لیسانس دارن و جفتشون یه اندازه کار می کنن و برای همین هم بابام کلی کمک مامانم میده. همین الان هم از خواب پا شده داره ظرف ها رو جمع می کنه. کار خونه عار نیست. نشون دهنده عشق زن و مرد به هم هست. اگر شریکی باشه. به حرفهای من فکر کنین. اگر دخترها استعداد یا پشتکار بیشتری دارن برای ورود به دانشگاه، چرا جلوشونو بگیریم؟ اون پسر خنگی که فقط چون سهمیه بندی جنسیتی وجود داره وارد دانشگاه میشه، چی از آب در میاد؟ دختری که با تلاش خودش در حالیکه سهمیه بندی نداره وارد میشه خیلی مفیدتره برای جامعه. یک طرفه به قاضی نرید.

Anonymous said...

من یک کمی تعجب کردم از این لاگ شما. در کجای دنیا مشکل بیکاری وضعف اقتصاد رو با محروم کردن افراد شایسته به ورود به دانشگاه حل می کنند؟
اگر آقایون به قدر خانم ها درس خوان نیستند و شانس کمتری برای ورود دارند مشکل خانم ها نیست!
آقا پسرهای دبیرستانی که کار نمی کنند و فعالیت مهم و لازمی خارج از خانه ندارند که به این خاطر به ایشان امتیاز بیشتری داده بشود.

ضمنا میلیون ها خانم در ایران شاغل هستند. میلیون خانم ایران متاهل و دارای فرزند هستند و کار می کنند.

بنظر شما عدم استقلال مالی و حرفه ای به موقعیت خانم ها در منزل کمک خواهد کرد یا ایشان را بیشتر در موقعیت زیردست و امر بری نگه خواهد داشت؟

تهرانتویی

خانم میم said...

خب مثل اینکه خیلی واکنشها منفی بود اما من بازم حرف برای گفتن دارم . آنا جان درسته که اون آقاین توی رشته خودشون کار نمیکنن اما به هر حال دارن کار میکنن و از تجربه های توی جتماع بودنشون برای اون کار نامربوط ستفاده میکنن . ستاره جان اون خانم ش اول که نوشتم حتی وقتی بچه نداشت کار نظافت خونه اش رو یکی براش انجام میداد . سبزیش رو یک نفر پاک میکرد و مشست و سرخ میکرد و براش میآرود و اون بهش پول میداد و بادمجون و کرفسش رو هم در ازای پول براش سرخ میکردند در حالیکه من که با داشتن دوتا بچه کار تمام وقت میکردم هیچوقت از این خدمات استفاده نکردم بنابراین کار این خانم هیچوقت بیشتر از من نبوده حتی اگه شوهرش کمکش نکرده که میدونم این کارو میکرده . خانم ش دوم اصلا مجرده و خرید و پخت و پز نداره اما دوست نداره بره سر کار و راحت تر ه که در سن سی سالگی باباش بهش پول بده . از جزئیات زندگی بقیه خبر ندارم اما کار زیاد خونه با داشتن بچه هایی که مدرسه میرن یک بهانه برای سر پوشی رو تنبلی بعضیها ست . من نمیدونم که مشکل بیکاری با رفتن خانمها به دانشگاه چطور حل میشه ؟ همونطور که عقیده ام این نیست که با وارد نشدن اونها هم حل میشه اصلا ربطی به هم نداره . این خانمهایی هم که گفتم همه میتونن برای خودشون استقلال مالی داشته باشن اما نمیخوان پس برای چی رفتن دانشگاه ؟

در ضمن یک تبصره من چند تا خانم میشناسم از دیپلمه تا فوق لیسانس که ظاهرا بیرون خونه کار نمیکنن . اما توی خونه آدمهای فوووووووق العاده مفیدی هستند . ترجمه میکنن . معلم خصوصی هستن . آشپزیشون خوبه . خیاطی میکنن و هزار تا کار مفید دیگه اما این مثالهایی که زدم حتی در این موارد چیزی برای گفتن ندارند . خب من میگم برای مفید بودن در خیلی از زمینه ها لزومی نداره که حتما طرف بره دانشگاه و از امکانات دانشگاه مجانی استفاده کنه . اونهایی که واقعا میخوان از تحصیلات استفاده کنن این امکان رو داشته باشن

Anonymous said...

خوب من نمیدونم چی بگم اومدم دلداریت بدم که دلتنگ نباشی این پست رو دیدم خوب البته مثالهای خوبی آوردی! من هم با خیلیهاش موافقم. اما در کل این طرح به ضرر توسعه جامعه است. چون هر چه میانگین سواد زنان جامعه بالاتر باشه توسعه اوئن کشور بیشتره! ما چند تا مشگل داریم الان که هیچکدومشون با این طرح حل مه نمیشه بدتر هم میشه یکیش شاخص وابستگی کشورمونه که بسیار بالاست یعنی 78% جامعه ما وابسته اند. اگر خانمها درس نخونن سن ازدواج دوباره میره پایینو زاد ولد بالا میره و این 10-20 سال فرصتی رو که برای توسعه داریم با بمب جمعیت بعدی از دست می دیمیک مشکل دیگر درصد زنان شاغل است که بازهم یک شاخص توسعه یافتگیه و ما در بین 30 کشور خاورمیانه 13 م هستیم و با تصویب این طرح معلوم نیست چند پله عقب می ریم. یک یدگه اینکه اینجوری مجوز خونه نشینی رو برای زنها صادر کردیم که توی شهرهای کوچیک و یا سنتی مثل اصفهان که تازه 10-15 ساله که بعضی از دختران و زنان فرصت رشدپیدا کرده اند و تازه از اون قالبشون اومدن بیرون ! همه چیز به عقب بر می گرده و دوباره روز از نو و روزی از نو! اینه که بذاریم فعلا خانمها درس بخونن هرچند تنها خاصیت ظاهریش بالارفتن شانس ازدواج بهتر شون باشه ! اا در دراز مدت به نفع جامعه است! !

Anonymous said...

امیدوارم دلتنگیهات زود برطرف بشه میدونم دوری از خانواده توی جایی که زمستون طولانی و بلندی داره چقدر سخته! اما مهم اینه که خیلی از مشکلات رو پشت سر گذاشتین! و حالا خدا رو شکر همه با همید! سعی کن یک تغییر جدید ایجاد کنی شاید یک تغییر کوچولو مثل عوض کردن گلدون توی اتاق یا وصل یک پرده نه چندان گرون حال خودت و بچه ها رو عوض کنه! راستی کتاب می خوای برات بفرستم اگر ادرست رو بدی حتما برات پست می کنم.

Anonymous said...

سلام . منم موافقم هرچند كه خيلي به ضرر خانمهاست . چون علاقه به خانواده و همينطور عرضه بهتر كاركردن تو خانمهاست ولي شرايطشون سختتره .

Grad student! said...

واقعا که وقتی دید یک خانم تحصیل کرده این باشه به یک مشت آدم ریشوی احمق چی میشه گفت؟
تو همون ایران میموندی خوب برای چی رفتی کانادا؟

Anonymous said...

baese tasofe ke shoma ham in nazarie ro ghabool dari. Man kari be oon kasaee ke kar barashoon be onvane manbae daramde nadaram. vali kar kardan yaani hoviat dashtan va adan bayad age kari mikone herfe ee bashe. Sharayet bayad yeksan bashe. amma bayad farhang sazi beshe ke har kas khial nadare kar kone nare edame tahsil bede.

Anonymous said...

خوب.من منتظر بودم آخرش بنویسی " خدا رو شکر که مجبور نیستم بچه هام رو تو اون خراب شده بزرگ کنم:)0"
چی شد؟ یادت رفت؟؟؟