Wednesday, August 22, 2007

سرویس غذا خوری و ...



- آقا به نظر شما این چقدر منطقیه ؟ یکی حدود ۵ دست سرویس غذا خوری کاممممممممممل داشته باشه ( این کامل یعنی بعضی هاش همرا با فنجون و لیوان و قس علیهذا باشه ) اما دوبار بری خونشون مهمونی هر دوبار توی ظرف یک بار مصرف غذا بخوری !!!!

من اصلا از ظرف یک بار مصرف بدم نمیاد به نظرم خیلی معرکه است گرچه دوستداران محیط زیست باهاش مخالفند اما مشکلم سر داشتن اون همه ظرفه که نمیفهمم به چه درد میخوره .

- داشتم پیاده راه میرفتم دیدم سه تا آقای ایرانی با هم ایستاده اند . دوتاشون به یکی دارن میگن برو ، برو ببینیم چکار میکنی ، برو . من نمیدونم چی شد که یک کم معطل شدم و وقتی به راهم ادامه دادم دیدم یک دختر خیلی جوون دم یک دستوران ایستاده لباسش خیلی باز بود کاملا توجه منو جلب کرد و سنش هم خیلی کم بود مثلا حداقل ده سال از من کوچکتر بود و معلوم بود منتظر کسی هست . یکی از همون آقایون ایرانی که حداقل از من ده سال بزرگتر بودند رفته پهلوی اون و داشت بهش پیشنهاد میداد که به یک مشروب دعوتش کنه . دختره همچین به آقاهه نگاه میکرد که اگه من جای اون مرده بودم آب میشدم میرفتم توی زمین . و میگفت نه نمیخوام اما قیافه اش جوری بود که اصلا تو چه جوری به خودت اجازه میدی منو دعوت کنی . راستش حالم به هم خورد .

یک بابایی میگفت اینجا به پسرهایی که به حالت مجرد میان خیلی سخت میگذره . اینجا مثل ایران نیست که دخترها زرت با هر پسری که طرفشون اومد دوست بشن ( خیلی جالبه بابا ) و شماره تلفن دادن توی خیابون و از این قضایا هم نداریم . باید با یک خانمی توی محیط کار یا تحصیل آشنا شد تا بشه باهاش دوست شد و در مورد کسی که از ایران اومده به دلیل محدودیت دایره اجتماعیش قضیه محدود میشه . برای همین هم تنهایی بهشون خیلی سخت میگذره . خلاصه پسرهای مجرد قدر ایران رو بدونن که احتمالا اونجا بیشتر بهشون خوش میگذره

No comments: