Wednesday, August 22, 2007

یادداشت امروز



- ببینم سلیقه داشتن به اینه که مثلا رنگ بلوز من با رنگ کفشم و با رنگ بند کیفم هماهنگ باشه ؟ خب این سلیقه هست اما فقط همینه ؟ خونه آدم چطور باید مرتب باشه یا نه دیگه اون مهم نیست ؟ آشپزی چی ؟ اونهم جزو سلیقه است یا نه ؟ نظافت خونه چی ؟

من اصلا ادعایی در مورد سلیقه ندارم . هر وقت که کسی در خونه ام رو بزنه و باید تو میبینه که مثل جیگر زلیخا ست . شرمنده چیکار میتونم بکنم . اما رنگ بلوز و پاشنه کفشم هم با هم ست نمیکنم . کار کسانی که یک قسمت قضیه رو میگرین و بقیه قضایا رو ول میکنن هم به نظرم منطقی نمیاد . همین

این به خاطر این بود که یکی از نزدیکان درست مثل پاراگراف اوله . متاسفانه بعضی اوقات هم یک مقدار رفتارهای تحقیر آمیز در مورد دیگران ازش دیده میشه اما اگه کسی بخواد به خونه داریش نمره بده متاسفانه از بیست پنج هم نمیگیره .

- در موردی اون مطلبی که توی پست قبلی نوشتم . یک چیزی رو باید اضافه کنم . درسته که اینجا دخترها و پسرها سخت تر با هم دوست میشن اما شاید به همین دلیل باشه که مثلا فلانی ۴ تا دوست دختر داره معنی نداره ( اینا چیزهای کلی هستن اما حتما استثنا هم وجود داره ) و در ضمن یکی از مهمترین مسائل این که پسرها دوست دخترشون رو ول نمیکنن تا با اونی که مامانشون براشون خواستگاری کرده ازدواج کنن . اگه بخوان ازدواج کنن با همونی که با خودشون گشه ازدواج میکنن نه مثل ایران که پسرها ترجیح میدن اونی که توی دست دیگران رو بوده بگیرن و خودشون رو به نفهمی بزنن .

- در مورد رسم و رسوم اینجا پرسیده بودین . من زیاد نمیدونم چون زیاد رفت و آمد نداریم اما همونهایی که میدون رو دفعه بعد مینویسم . فعلا اگه دیربرم آرتا و شادمهر همدیگره کشتن !!!

No comments: