Thursday, April 12, 2007

امتحان



اولین باری که توی زندگیتون توی امتحان تقلب کردین رو یادتونه ؟ من خودم درست یادم نیست اما انقدر بابام گفته من یادم مونده . وقتی خواستم برم مدرسه یک سال از سن قانونی مدرسه کوچکتر بودم اما پا به پای خواهرم که دو سال از من بزرگتر بود بیشتر خوندن و یک کم هم نوشتن رو یاد گرفته بودم . برای همین هم مامان و بابام تصمیم گرفتند منو مدرسه بگذارند . مدرسه ما امتحان ورودی داشت و امتحان اولش کتبی بود و بعد یک مصاحبه داشت . توی امتحان کتبی که رفتیم بابام همراه من بود و اینطور تعریف میکنه که ممتحنی که توی کلاس من بود هر بار از در کلاس میومد بیرون برای یک کاری منو با خودش میاورده بیرون و دوباره برمیگردونه سر کلاس . چند بار این قضیه تکرار شد و بابام میره به خانمه میگه برای چی این بچه رو انقدر از سر جلسه میاری بیرون و میبری تو ؟ اون گفته این دختر شماست ؟ منو خسته کرد هی میه بالای سر بچه ها و میگه اون درست نیست این یکی درسته و من هم نمیتونم جلودارش بشم دیگه گفتم وقتی میام بیرون با خودم ببرمش که توی این مدت نتونه به بچه ها برسونه !!!

خب آخرین امتحانی که تقلب کردم چی بود ؟ همین امروز !!! خیلی وقت پیش برای یک شرکتی اپلای کرده بودم و هیچ خبری نشد دیروز زنگ زدم برای پیگیری و گفتند فردا بیا برای امتحان اتوکد و مصاحبه . مصاحبه مشکلی نداشت اما امتحان . میدونستم امتحان از مبحثی هست که من هیچوقت در موردش کار نکردم و دویدم رفتم پهلوی مرلین و از نقشه کشش یک کم یاد گرفتم و بعد یک مقدار تمرین کردم و باز به سوال برخوردم و شب زنگ زدم به یکی از دوستای امین و یک مقدار مشکلاتم رو هم اون حل کرد . اما مگه این دستورها همش میموند توی کله من ؟ خیلی با اعتماد به نفس یک ورق کاغذ برداشتم و اسم دستورها و اینکه چکار میکنه رو به فارسی روش نوشتم . مثلا
ref edit
رو نوشتم رف ادیت . گفتم اگه ببینن هم که چیزی ازش سر در نمیارن !!و با خودم بردم . چشمتون روز بد نبینه امتحانش وحشتناک بود از سختی . مردم تا تمومش کردم و بعدش هم مصاحبه و دیگه هلاک رسیدم خونه . استرس و خستگی امونم روبریده بود. حالا نمیدونم جواب مصاحبه چی میشه و همینطور نتیجه امتحان اما یک جورهایی با اینکه خیلی از نوع کار شرکتش خوشم اومد دلم میخواد رد بشم . نمیخوام خودمو لوس کنم اما با این دوتا چکار کنم اگه قرار باشه هشت و نیم صبح سر کار باشم تا 5 بعد از ظهر ؟ خدا خودش صلاحم رو پیش بیاره

7 comments:

Anonymous said...

مهسا جان امیدوارم که کار موردعلاقه ات را با ساعت مناسب پیدا کنی ولی خودت که بهتر می دوونی کار تمام وقت حدود 8-9 ساعت در روز است. فکر کن اگر در ایران بودی چکار میکردی . حتما می سپردی دست مامان !
حقیقتش من فکر میکردم انجا امکانات بیشتری برای مادران شاغل باشه. پرستار نیمه وقت جواب نمیده؟
راستی در مورد تقلب من اصولا ادم ترسو یا در واقع محتاطی هستم یادمه برای امتحانی در دوره دکتری میتوونستم که برگه هام را به منزل ببرم و دو روز دیگه برگردونم ولی این کار را نکردم یعنی وجدان مزاحم نگذاشت!!
موفق باشی
دوستدار شما
ژیلا

Anonymous said...

اولين بار که تقلب ميکردم توي مشق نوشتن بود وقتي ميخواستيم از کتاب فارسي رو نويسي کنيم. کار عبث و بيهوده اي بود. من هم بين هر چند تا خط يه خط رو جا مينداختم. يه بار ديگه خيلي تابلو اين کارو کردم، مشق همه 3 صفحه بود مال من شده بود يک و نيم صفحه. کلي هم بابتش جريمه شدم.
ولي اين سنت حسنه تقلب تا آخر دانشگاه از ما جدا نشد، حتي وقتي نياز هم به تقلب نداشتيم به خاطر هيجانش اين کارو ميکرديم. مثل همه.
راستي خانوم ميشه اين دستور ها رو به ما هم بگي. ما کلي خودمون رو کدخدا ( کسي که توي اتوکد خداست) ميدونستيم ولي حتي اسم اين دستور هم تا حالا به گوشم نخورده بود.

Anonymous said...

منم امیدورام هرچی صلاحه برات پیش بیاد
اونجا نمی شه به پرستار فکر کرد؟!0
اما در مورد تقلب
من نمی دونم چرا هر وقت تقلب می نویسم اون مطلبو بهتر از همه مطالب دیگه حفظ می شم!!!!0

Anonymous said...

سلام خانومي . من توي دبيرستان خيلي از انگليسي بدم ميومد و هميشه با يكي از دوستام مشورتي مينوشتم . ( حالا فكر كن چه جوري قراره مهاجرت كنم ) توي دانشگاه هم همش تقلب ميرسوندم و كلي كيف ميكردم . اميدوارم هركاري كه به نفعته برات درست بشه . اونقدر كه هيچ نگراني نداشته باشي

Anonymous said...

خانمي يه چيز ديگه بي زحمت با آدرس http://pinger .blogard.comو تيك كردن همه گزينه ها پينگ كن كه براي همه آدرسها معلوم بشه . البته اگه زحمتي نيست . ممنونم . توي وبلاگ من معلوم نبود آپ كردي

خانم میم said...

نازنین جان اون آدرسی که دادی رو نمیتونم برم . ارور میده . شرمنده

Anonymous said...

از تقلبه استفاده کردی؟
نتیجه امتحان رو گفتند؟