Wednesday, March 7, 2007

یادداشت امروز



خب قشنگ معلومه که بیکارم نه ؟ به چند جا برای کار زنگ زدم . گفتند اگه بخوایم بهت زنگ میزنیم یعنی کشک . اما دوتا شرکت رو امیدوارم که از زمین تا آسمون با هم فرق میکنن . یکیش یک شرکت خیلی بزرگ و معتبره و الان راهش دوره اما خیلی زود به مرکز شهر میان و راهش خوب میشه . یکیش انگار یک شرکت خیلی کوچیکه و راهش هم دوره اما میره به سمت شمال که نسبتا خلوته و راحت میشه رفت . راستی ماشین هم خریدیم برای همین میگم راه این یکی راحت تره . خلاصه عاقلانه اینه که دلم بخواد توی شرکت بزرگه برم اما من اصلا به عاقلها میام ؟ معلومه که نمیام برای همین دلم میخواد برم تو شرکت کوچیکه چون احتمال میدم اونجا بیشتر چیز یاد بگیرم . تازه این شرکت کوچیکه گفته که ما فقط برای یک کار به صورت قراردادی میخواهیم یعنی نور علی نور اما بازم این یکی رو دلم میخواد. حالا یکی به من بگه بگو هر چی خدا صلاح میدونه نه ؟
خب دیروز رفتم کتابخونه اون کتابی که سفارش دادیم رو فعلا امانت بگیرم تا بعد که برسه و نداشتند . رفتم قسمت کتابهای فارسیشون خب خیییییییییییلی زیاد نبود اما برای من بس بود و چند تا کتاب گرفتم و اومدم . زیاد توش کتابهای نویسنده های معروف مثل زویا پیرزاد نبود . بیشتر قدیمی بود اما چند تا داستان برداشتم که یکیش "نخل" اثر هوشنگ مرادی کرمانی بود . دیشب تمومش کردم . زیاد قطور نبود و خدای من چقدر قشنگ نوشته بود . تمام جایزه هایی که تا حالا گرفته نوش جونش عجب قلمی داشت . یک کتاب دیگه هم دیروز خوندم که چند تا داستان کوتاه بود و بد نبود اما خماریم با خوندن نخل بر طرف شد .
به امین گفتم نمیدونم چند وقته کتاب نخونده بودم اونهم من . من بچگی انقدر کتاب میخوندم که مامان و بابام منو دعوا میکردند که بسه !!! باورتون میشه . کنار سفره غذا کتاب دستم بود شب به جای خوابیدن کتاب میخوندم اونها هم اعصابشون از دست من خورد میشد . دوتا خاطره در این مورد دارم هر دوتاش وقتی بود که به جای خوابیدن میخواستم کتاب بخونم . خب نمیشد که چراغ روشن بمونه . اون وقت هم برای خودم اتاق جدا نداشتم ( من از کلاس چهارم دبستان برای خودم اتاق داشتم ) مامانم هم کتاب رو از من گرفت و چراغ رو خاموش کرد . صبر کردم همه خوابیدن . یک بارش کتاب رو برداشتم رفتم توی ایوون زیر نور ماه دماغم رو چسبوندم به کتاب که بتونم بخونمش و ادامه دادم . یک بار دیگه هم چراغ قوه بردم زیر لحاف و اونجا خوندم .حالا رو ببین که هری پاترهای آخری رو هم نخوندم !!!

دیروز روزنامه میخوندم عجیب حالم گرفته شد . قضیه این بود که ظاهرا بی بی سی یک نظر خواهی از مردم کرده بود و خواسته بود بگن که به کدوم کشورها نظر مثبت دارن و به کدومها نظر منفی . احتمالا به خاطر این نوشته بودنش که ظاهرا ژاپن و کانادا مشترکا مثبت ترین رو بدست آورده بودند . منفی ترین هم اسرائیل بود و بعدش با یک اختلاف کم ایران !!!! خدای من من اصلا نمیتونم تصور کنم که ایران و اسرائیل رو با هم با یک چوب برونن . ما که مملکت کسی رو اشغال نکردیم .8 سال عراق رو همه جور پشتیبانی کردند ما رو کوبوندن بدبختمون کردن . حالا ما شدیم بده ؟ میگن ایران توی عراق دخالت میکنه و بمب میفرسته به خدا من خیلی اخبار عراق رو دنبال میکنم بیشتر بمبها توی مناطق شیعه نشین منفجر میشه . همین دیروز صد تا شیعه مردند پس چه جوری کار ایرانه ؟ ای خدا از دست این سیاست

13 comments:

Anonymous said...

درود خسته نباشين . خوب و خوش وخرم باشين اميدوارم كه هر تغييري ميكنين كتاب خوندن و خوره كتاب بودن فراموشتون نشه اونروزا نميفهميديم اما حالا جدااز همه چي تا شعر من يار مهربانم يادم مياد........انگارتنها كسي كه يار مهربون بود همون كتابايي بود كه يه روزگاري خونديم و ازشون اموخيم.... يادمه وقتي انقلاب شده بود؛ يك تعداد زيادي كتاب را ميخواستن بسوزونن من 6-7 سالم بود كتابهارا زير پيرهنم پنهان ميكردم(گلاب به روتون ميدزديدمشون )مياوردم مينداختمشون تو زير زمين خونمون بابام تا اومد خونه و قضيه را براش گفتم يه لحظه اومد كه دادوهوار كنه و بزنه تو ذوقم اما بعد از يه مكث طولاني گفت عجب كتابايي ! اينارا ميخواستن بسوزونن؟چه حيف تو نبايد اينا را ميدزديدي =)) همين و بس
علي ايرانعزيزمجانم فدايتو

Anonymous said...

مامان مهسابازم درودآرزو ميكنم كه هرچه سرسعتريه كار،كه تو فيلد تحصيليتون باشه گيربيارين.راستي مبارك ماشينتون باشه.ماشينتون چه رنگيه؟اسمش چيه؟مدلش چيه؟بده اينقدرپيگيرحرفاتونم؟خب جالبه برام! اينقدر نگين اين علي عجب كنهً فوضوليه ها!!!امابحرحال مباركتون باشه.قديما يه رسمي بودمردم تاماشين ميخريدن سور ميدادن.ماكه سورچروني نميخواييم بكنيم.امااگردوس داشتين يه شيريني به رفيق رفقاي اينترنتي بدين بدرود

Anonymous said...

سلام مهسا جان امیدوارم کار مورد علاقه ات را پیدا کنی. سعی کن ریلکس باشی و بگذاری اتفاقات انطور که باید در زمان خود اتفاق بیفتند.بیکار بودن هم برای خود دوره ای است.هرچند من مطمئنم که یک مادرهرگز در خانه بیکار نیست. من هم یک پسر و یک دختر دارم. در مورد رشته ام: مهندسی مکانیک.راستی می خواستم بپرسم هزینه پرستار خانگی در کانادا خیلی بالاست؟ آیا سرویس مدارس برای بچه ها استفاده می کنید؟ماشین نو مبارک شنیدم حق بیمه ناشین در کاندا خیلی بالاست. اهسته و با احتیاط رانندگی کنید . این چیزیه که همیشه من به خودم یاداوری می کنم.
دوستدار شما ژیلا

Anonymous said...

سلام
چرا حرکت شروع شده علیه حمله فیلم 300 به فرهنگ و ارزشهای تاریخی ما را حمایت نمی کنید؟

خانم میم said...

علی آقای گرامی . خیلی ممنون از کامنتهاتون . خواهشا مشخات ماشین رو نپرسین که شرمنده میشم ! البته ایون هم بگم که همین ماشین رو توی ایران عمرا نمیتونستیم سوار بشیم اما خب با ماشینهایی که اینجا میبینیم باعث شرمندگیمونه . قول شرف میدم که اگه بیاین خونه مون بهتون شیرینی ماشین رو بدیم !!!

خانم میم said...

اون دوستی که برام کامنت گذاشته چرا بر علیه فیلم 300 کاری نمیکنم . باید بگم که خب برای اینکه من فیلم رو ندیدم . وقتی یک نفر گفت که سلمان رشدی کافره و همه مثل گوسفند قبول کردند شما به خودتون نگفتین مگه شما ها این کتاب رو خوندین که دارین نظر میدین ؟ من هم این فیلم رو ندیدم گرچه دیروز از یک منبع خیلی موثق که هیچوقت بدون دلیل چیزی نمیگه اینو شنیدم اما خب دلم میخواد یک چیزی هم برای خودم روشن بشه تا دنبال حرف دیگران رو بگیرم .

خانم میم said...

ژیلای عزیز . فکر کنم همونی هستی که پرسیدی برای دکترای فنی کار توی کانادا هست ؟ درسته ؟ ببخشید که من حافظه ام خیلی خرابه . درسته توی خونه بیکار نیستم اما دلم میخواد برم سر کار فعلا یک شرکتی برای سه شنبه بهم وقت مصاحبه داده اما گفته که دوشنبه زنگ میزنم کانفرم میکنمش . یک جای دیگه هم هست و ... دنبالش هستم .ام در مورد پرستار خانگی به نظر من اگه زن و شوهر کار بکنن و با توجه به اینکه بچه ها از کلاس اول دبستان تا سعت 3 مدرسه میمونن ، هزینه ساعت 3 تا ساعت 6 به پرستار دادن رقمی نیست و میشه تامینش کرد . حق بیمه مخصوصا برای کسی که تازه کاره بالاست و کاریش هم نمیشه کرد اما میشه بیمه های ارزون و مطمئن هم پیدا کرد . ما چون خونه مون نزدیک به مدرسه است سرویس بهمون تعلق نمیگیره اینجا قانونش اینه که اگه فاصله خونه از مدرسه بیشتر از 1.6 کیلومتر باشه برای بچه ها سرویس میفرستن .
امیدوارم سوالت رو جواب داده باشم
موفق باشی

خانم میم said...

همه چیز رو گفتم ژیلا جان جز اونی که میخواستم روش تاکید کنم . فکر میکنم اگه مهندس مکانیک بخواد بیاد کانادا باید حتما بره کالگری و یا شهرهای دیگه در آلبرتا که کلی صنایع داره .

Anonymous said...

مهسای عزیز برای دیدن اطلاعات بیشتر در مورد این فیلم که در آن سپاهیان ایران مشتی دیو و هیولا تصویر شده اند و ایرانیان در نقش دشمن بین المللی آزادی و بشریت به تصویر کشیده شده اند به لینکهای زیر مراجعه کنید

این هیولای همجنس باز با زنگوله به بینی و قلاده به گردن (نفر پشت سر) خشایارشا پادشاه هخامنشی است:

http://movies.yahoo.com/movie/1809262865/photo/970413951

تصویر دیگری از خشایارشا

http://movies.yahoo.com/movie/1809262865/photo/970425369

ایشان فرمانده گارد جاویدان هستند

http://movies.yahoo.com/movie/1809262865/photo/970425345

ایشان یکی از قهرمانان گارد جاویدان سپاه پارسی هستند

http://movies.yahoo.com/movie/1809262865/photo/970425343

برای دیدن پیش پرده این فیلم و مشاهده وحشی گری و ددمنشی ایرانیان هم تشریف ببرید به این لینک و لطفا به متن گفتگوها نیز دقت کنید

http://movies.yahoo.com/feature/300.html

ضمنا اگر می خواهید همراهی کنید الان موقع اینکارست نه هفته بعد یا ماه بعد یا سال آینده!

این هم پتیشن اعتراض و درخواست توضیحات (و نه حکم اعدام!) برای کمپانی برادران وارنر

http://www.petitiononline.com/wpci96c/petition.html

که تا الان بیش از 9500 نفر امضایش کرده اند.

Anonymous said...

ببخشید ظاهرا سیستم کامنت وبلاگ شما لینکهای طولانی را ناقص نشان می دهد. این ها لینکهای کامل هستند:


این هیولای همجنس باز با زنگوله به بینی و قلاده به گردن (نفر پشت سر) خشایارشا پادشاه هخامنشی است:

http://movies.yahoo.com/movie/1809262865/
photo/970413951

تصویر دیگری از خشایارشا

http://movies.yahoo.com/movie/1809262865/
photo/970425369

ایشان فرمانده گارد جاویدان هستند

http://movies.yahoo.com/movie/1809262865/
photo/970425345

ایشان یکی از قهرمانان گارد جاویدان سپاه پارسی هستند

http://movies.yahoo.com/movie/1809262865/
photo/970425343

خانم میم said...

دوست عزیز ممنون از این لینکهایی که گذاشتین . انقدر عکسها وحشتناک بود که فکر کنم نیازی به دیدن فیلم ندارم . رفتم که اعتراض کنم
متشکرم

Anonymous said...

پایین کشیدن رتبه فیلم سیصد!

از تمام دوستانی که در یاهو ایمیل دارند یا ندارند و مایلند همکاری کنند دعوت می شود به صفحه رتبه بندی فیلم سیصد بروند و نظرشان را در مورد این فیلم چرند و سراسر دروغ بنویسند و رتبه ای که لایق آن است به آن بدهند.

این هم لینک بخش رتبه بندی. اگر در یاهو اکانت ندارید درست کردش کارش سه دقیقه است!

http://movies.yahoo.com/movie/1809262865/user

موفق باشید

تهرانتویی

Anonymous said...

به نظر من که خانمی در موقعیت شما بهتره اول جمله ای که میخواد بنویسه رو کمی بسنجه. منظورم جمله در مورد سلمان رشدی هست. شما از کجا میدونید که همه مثل گوسفند! قبول کردن؟؟ از کجا میدونید که کسی نرفت و اون کتاب یا آثار دیگه آن نویسنده رو نخوند؟ خود جنابعالی چقدر این مسئله و صحت آن را پی گیری کردید؟ بهتر نیست کمی مودب باشید سرکار خانم؟؟؟