Friday, March 16, 2007

شماره دار



1- داره عید میاد و من نسبتا خوشحالم . اولین عیدیه که تو ایران نیستم و غم دید و بازدید عید رو نمیخورم که چه جوری توی این تعطیلات دو هفته ای که البته هفته دوم رو من همیشه سر کار بودم (پس میشد یک هفته ) باید به دیدن هم فامیلها در اقصا نقاط تهران بزرگ بریم و فامیلهای من هم عادت به بازدید توی همون 13 روز داشتند و مهیای بازدیدشون باشیم . قبلش هم که نگو از لباس خریدن برای بچه ها و احیانا مو کوتاه کردن و میوه و آجیل خریدن و ... همه یک طرف خونه تکونی رو بچسب . بابا مگه آخر دنیا شده خب خونه تکونی رو بهمن ماه بکنید . من که خودم معمولا برای تولد شادمهر که اواخر بهمن هست خونه تکونی رو تموم میکردم . عادت هم نداشتم تمام دل و جیگر خونه رو بریزم بیرون و خودم رو هلاک کنم . خوشبختانه من و امین چند تا عادت خوب داریم که اولا چیز زیادی نگه نمیداریم که دورمون شلوغ بیخود باشه .دوما مثلا نیمه اردیبهشت یک کمد رو میریزیم بیرون و مرتب میکنیم . دوماه بعد کابینتها رو کن فیکون میکینم و الی آخر. الان رو بچسب . من که شش ماه بیشتر نیست توی این خونه هستم . دائم هم که در حل تمیز کردنم پس بی خیال خونه تکونی . هورررررررررررا

2-این بلاگر یک ایراد داره . وقتی میری کامنتها رو باز میکنی ننوشته که از این ده تا کامنت چند تاش جدیده و چند تاش رو دیدی . من خیلی با آپشنهاش ور رفتم ببینم حالتی داره که بشه عوضش کرد اما نتونستم . طبق معمول نیازمند یاری سبزتان هستم ، بلاگر دارها

3-دیشب رفته بود وبلاگ یک ایرانی در آمریکا رو میخوندم . لینکش همین بغله . حتما برین یک سر بزنین من که واقعا خندیدم .همون پستش که در مورد رستوران هندی نوشته . از دستتون میره اگه نرین . از من گفتن بود

4-یک مصاحبه کاری رفتم . خیلی خوب بود و فکر میکنم چشم طرف رو گرفتم (چرا اینجا اسمایلی نداره ؟ یک اسمایلی از خود راضی تصور کنین ) البته ناگفته نمونه که بابای من پهلوی آقاهه خیلی جوون هست ! خلاصه من هم نوع کارش رو خیلی خوشم اومد اما ... یک مشکل هست و اون این که این شرکت چند تا پروژه داره که به تعداد کافی برای اون پروژه ها نفر دارن و دارن دو تا پروژه جدید میگیرن که برای اونها کمکی میخوان و خب من نمیدونم که یک هفته دیگه پروژه رو میگیرن یا دو ماه دیگه بنابراین هنوز دنبال کار هستم .

5-راستی چهارشنبه سوری نزدیک شما چه خبر بود ؟ اینجا که ایرانیها توی یک میدون جمع شدند و یک مقدار زدند و رقصیدند و آخر شب هم نورافشانی و هچ ، همین

4 comments:

Anonymous said...

salam
modatha bood vebetoon tooye persianbloh baz nemishod az vebe mohamadreza alam peidaton karda!! be har hal..
koochoolooha khooban?

Anonymous said...

خوش به سعادتت که عید ایران نیستی.

Anonymous said...

اینکه خونه تکونی ندارین و خونه تون تمیزه خیلی خوبه. اما نوروز و هفت سین و دید و بازدید هم لطف خودشو داره.

Anonymous said...

مهسا جان سلام من هم به خونه تکانی شب عید چندان معتقد نیستم. و سعی میکنم یک ماه یا دوماه قبل کارهایم را انجام دهم.به نظر من فقط یک عمل سمبلیک است برای یاداوری به مردم که مروری بر انچه در طول سال بخاطر مشغله از دید شان دور مانده انجام دهند.امیدوارم سال خوبی را در کانادا شروع کنی .درسته که عید دیدنی نداری ولی فکر می کنم باید به تمام دوستان و فامیل تلفن کنی! اگر میتوانی سفره هفت سین و مراسم سال نو را به اورید تا بچه ها فرهنگ ایرانی را در این مورد فراموش نکنند.
موفق باشی.
ژیلا